Page images
PDF
EPUB

ابرها گلاب نبارند از نقش پای هرکس نشان آنچه در سر داشته برداشته و از اصطرلاب پیشانی ارتفاع آفتاب فطرتها گرفته اگر خورشید بتربیتش نتابد نه مشک بیوی رسد و نه لعل برنگ و اگر مصلح بمصلحتش نباشد نه صلح کار سازد نه جنگ بادی که بر خلافش بر خیزد زودش بر خاک نشانند و آتشی که غضبش بر فروزد از آب روغن بر آن ریزند ببازوی قدرت با شدنه قدر در پنجه گيري و با دست توانا از دستبرد قضا در سبقت پذیری در شفاعت سیاست بجا مهر دهشت بردهان قضا خوان مکرمتش را چین تنگی زمین سپر حمایتش را دامن فراخی آسمان برین از لالی بساط نیسان معروف بپاک گوهری و از اواني سماط خورشید مشهور بکیمیاگری کیوان بجواهر حقه ثریا در سپند سوزی ایوان رفعت عطارد بمنصب دوات داری چون قلم انگشت نمای اقلیم شهرت برق سنان آفت خرمن آفتاب منير خفتان مریخ کتان مهتاب شمشیر سرتنگ مغزان امانت گرز گران خدنگش سالک مسالک راستي گزينان کمانش پشت و پناه چله نشینان ازین سبب که عالمگیری به تیغ مستلزم فتنه و فساد خونریزیست باوازه مرحمت و مکومت

و بصیت نصفت و عدالت توجه بتسخير جهان گماشته *

2. (a) What kind of is in the word? What is the rule 12

اضافت which governs such an

اصطرلاب What is meant by (6)

What language does it come

from? Is it a simple or a compound word?

(c) Derive and give the etymological meanings of the following, and say under what parts of speech you would classify them :

سیاست - دهشت - نکهت - حمایت - منصب

(d) Explain the metaphor contained in the following passage :—

برق - سنان - آفت - خرمن - آفتاب - منير - خفتان

مريخ - كتان - مهتاب - شمشير *

4

3. Name and enumerate the letters of the Persian alphabet, which Illustrate each by examples. under certain conditions become silent.

4. Name the months of the Persian Calendar in due order, giving their corresponding months in English.

,which are in common use in Persian افعال المدح والذم Name ..

giving an example of each.

6. Render the following lines into your own Persian :—

در چهار دهم شوال در هنگامیکه خطه دلکشای شیراز مقر کوکبه ظفر طراز بود خسر و فلک اورنگ یعنی مهر منوچهر بایوان حمل خرامیده بر تخت جم سپهر بر آمد کوکبه سلطان باز بعزم جهانگیری نهضت نمود طفل غنچه از مشیمه گلبن قدم بعرصه ظهور گذاشته در مهد بستان از پستان دایه ابر بهاری شیر نوشین نوشید و برید صبا نرگس شهلا را از این مژده چشم روشنی گفت فساد پیشگان دی که رخنه گر باغ بودند بحكم قهرمان قضا از بندر هستی قلع گشتند و خاقان گیتی ستان قوای ربیعی بعزم داغستان لاله و شقايق يكران سبک خیز صبا و شمال را جولان داده و قلعه شماخي قلل شامخه را که آرامگاه جنود تطاول شباط بود بهجوم جنود خورداد مسخر ساخت و لشکر بهمن را از عرصه ملک چمن برانداخت جشن نوروزی ترتیب یافته هر یک از سران سپاه و امیران لشکر بخلاع زرتاری اراسته پیکر و از شعشه لباس و خفتان با زربفت پوش آفتاب همدوش و همسر شدند چون از جانب احمد پاشا والی بغداد که بوعده دو ماه برای آوردن وثیقه صلح از دولت عثماني استهمال کرده بود خبر صحيح و جواب صريح نیامد و بوضوح پیوست که اولیای آن دولت بسبب انقلاب فارس در امضای امر صلح و استقرار سفور بدفع الوقت میگذرانند لهذا قبض وبسط مهام خوزستان و بنادر فارس و کرمان را بطهماسب قلی خان سردار موکول و اتمام مهام محمد بلوچ واحمد مدني را باو محول و میرزا محمد تقی شیرازی را که تا آن زمان باستیفای فارس

4

6

14

[blocks in formation]

? a simple or a compound word ? What does it mean منوچهر b) Is) .Give an account of his life in Persian ? منوچهر Who was

(c) Is

in

a part of the word or not?

Give some other

examples of a similar nature.

8. Give the singulars or plurals, as the case may be, of the following:

خطه - تخت - مشیمه - قلل - شامخه - عرصه - وثيقه - جواب

اوليا - سفور - مناط - حقه - ثغر - كلب - ممكن - اجانب - كتائب

مقراض *

9.

Translate into English :

:

شهریارا کامکارا از روزیکه این دو دولت جاوید مدت عهد

گانگي بسته و شاخهای گلبن يکونگي بهم پیوسته است تا کنون بمیامن بختهای فیروز روزی نرفت که رشته دوستي در دست الفت تابي نه بیند و گلشن يجهتي از مشرب مفوت آبي خصوصا در این اوان که عالیجاه میرزا باقر از حضرت سپهر بسطت مرحله پیمای طریق مراجعت گشته و از عرض مهربانی های کارگذاران آن درگاه و شرح الطاف آن فروغ بخش مصابيح دولت و جاه ضیا افزای انجمن محبت گردید و الحمد لله از هر دو جانب دقیقه از رسوم يکجهتی متروک نیست و گامی جز به نیروی عهود یگانگی مسلوک نه کار گذاران دولت اگر ازین سوبر الواح ضمیر نقش بندد صفحات خاطرها از آن مراتي صافیست و هوا خواهان شوکت از آن صوت اگر در بیان مهمی سخن رانند مصداق زبانها ازین جانب ترجمانی کافي و ازین رو ائنه اقبال دوستان پاک است و منطق آمال دشمنان بر خاک بریدان و معتمدان این دولت در آنحضرت نسر آسا

6

10

و بخت سان سائر و عاکف اند و ایلچیان و آفیچالان آنحضرت درین دولت فلک نشان اقبال مثال دائر و واقف و در خدمات حضرتین فلک بسطت ثابت و مستقیم اند و در عین استقامت گاه راجع و گاه مقيم و السلام .

*

10. Who was the founder of the Qājor dynasty? What do you know of him? State your answer in Persian.

[blocks in formation]

With the love of music is naturally connected the taste for poetry; and fortunately for the poets of Africa, they are in great measure exempted from that neglect and indigence which in more polished countries commonly attend the votaries of the Muses. They consist of two classess; the most numerous are the singing-men called jilli Kea, mentioned in a former part of my narrative. One or more of these may be found in every town. They sing extempore songs in honour of their chief men, or any other persons who are willing to give 'solid pudding for empty praise But a nobler part of their office is to recite the historical events of their country; hence, in war they accompany the soldiers to the field, in order, by reciting the great actions of their ancestors, to awaken in them a spirit of glorious emulation. The other class are devotees of the Muhammadan faith, who travel about the country singing devout hymns, and performing religious ceremonies, to conciliate the Almighty, either in averting calamity or ensuring success to any enterprise. Both descriptions of these itinerant bards are much employed and respected by the people, and very liberal contributions are made for them.

5

18

PERSIAN.

FIRST HONOUR PAPER.

Paper set by-LT.-COL. G. S. A. RANKING, M.D., I.M.S.
Examiner-ZAHADUR RAHIM ZAHID, ESQ., M.A., B.L.

The figures in the margin indicate full marks.

1. Translate into English:—

صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتاب فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب خانه بي تشويش وساقی یار و مطرب بذله گوی عد شست و دور ساغر و عہد شباب

موسم

10

از پی تفریح طبع و زیور حسن طرب خوش بود ترکیب زرین جام با لعل هذاب

شاهد و مطرب بدست افشان و مستان پای کوب غمزه ساقی ز چشم می پرستان برده خواب خلوت خاصست و جای امن و نزهتگاه انس هر که این صحبت بیابد یابد او صد فتح باب از خیان لطف می مشاطه چالاک طبع در ضمیر برگ گل خوش می کند پنهان گلاب تا شد آن مه مشتري درهای حافظ را بجان میرسد هردم بگوش زهره گلبانگ رباب

(a) Derive, and explain the etymology of the following words :

مشاطة - ضمير - صبح - شباب - مذاب - ساقي

(b) Scan any one couplet, aud name the metre.

2. Translate into English :

خوشتر ز عیش و صحبت باغ و بهار چیست ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار کس را وقوف نیست که انجام کار چیست پیوند عمر بسته بموییست هوش دار غمخوار خویش باش غم روزگار چیست معني آب زندگی و روضه ارم جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست مستور و مست هر دو چو از یک قبیله اند ما دل بعشوه که دهیم اختیار چیست راز درون پرده چه داند فلک خموش ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست

191

10

« PreviousContinue »