Page images
PDF
EPUB

۱۵

و این مرک ثانیست " واکر کسی در کتاب دیات نوشته یافت نشد در دریاچه آتش افکنده شد

*

باب بيست ويكم

*

و دیدم آسمان نو وزمین نورا زیرا که آسمان اول و زمین اول در گذشت و دیگر دریا نبود و من که بودنا هستم دیدم شهر مقدس اور تسلیم نو نورا که از جانب خدا از آسمان نازل می شد و آراسته شده بود چون عروسی که بجبہت شوهر خود آرایش مینماید و شنیدم آواز عظیمی را از آسمان که گفت اینست مسکن خدا با خلق و او با آنها قرار خواهد گرفت و آنها خواهند بود ؟ قوم او و خدا خود با آنها خواهد بود چون خدای آنها * ومحو خواهد کرد خدا هر اشک را از چشمهای آنها و دیگر نخواهد بود مرک و نیز ناله و فریاد ه و و رو نخواهد بود زانرو که اطوار نخست گذشت * ونشيننده تخت كفت الحال من هر چیز را از نو میسازم و مرا گفت بنویس زیرا که این سخنان راست و محقق است ، و مرا گفت که شد من هستم الفا واومكا وابتدا و انتها و من تشنه را مفت از چشمه آب حیات خواهم داد و آنکس که غالب آید هر چیز را وارث خواهد بود و من او را خواهم بود خدا و او خواهد بود مرا مولوری * آما خوف ناکان و بی ایمانان و خبیثان و قاتلان و زانیان و ساحران و بت پرستان و تمامی دروغ گویان حصه آنها در دریاچه که باتش و وکبریت میسورو میباشد این مرک ثانیست " دیکی از آن ت فرشته که صاحب آن هفت پیاله پر از هفت صدمه

4

*

آخرین بودند بنر ویک من آمد و گفت که اینجا بیا عروس زن ۱۰ بره را بتو نشان خواهم داد و مرا رونا بکوه بزرک و بلندی برو " و شهر بزرگ اور شلیم مقدس را بمن نمود که از آسمان از جانب خدا فرود می آمد * وصاحب جلال خدائی نور و روشنی او مانند ۱۲ سنگ گرانبها چون سنگ پشم بلوری بود * وقلعه بزرک

14

IV

* 10

بلند با دوازده دروازه داشت و بر دروازه ها و وازده فرشته واسمهانی نوشته بود که اسمهای دوازده فرقه بنی اسرائیل ۱۳ است. از سمت مشرق سه دروازه از شمال سه دروازه ۱۴ از جنوب سه دروازه از مغرب سه دروازه * وحصار شهر را دوازده اساس بود و در آنها بود اسمهای دوازده حواری بره ١٥ و آن شخص که با من سخن می گفت نی طلائی داشت که ۱۶ شهر و دروازه ها و حصار آنرا به پیماید و شهر مربعست وطول و عرضش مساویست و شهر را پیموده و وازده هزار تیر پرتاب یافت طول و عرض و ارتفاعش مساویست * وحصار آنرا پیموده یکصد و چهل و چهار هزار زرع یافت از پیمایش خلق ۱۸ یعنی فرشته و بنای حصارش از پیشم بود و شهری از طلای 19 خالص چون شیشه مصفا بود * واساسهای حصار شهر از هر نوع سنگ جواهر آراسته شده بود و ابداس اول بیشم بود دردیم ه وسیم بی جاوه و چهارم زمرو * پنجم لعل قسم : هفتم عقیق زرد هشتم بلور نهم زبرجد وهم لاجورو بازوهم ياقوت ۲۱ كبور دوازدهم مرجان بود " دوازده دروازوه از دوازده مروارید است هر یک در از یک مروارید و میدان شهر از طلای خالص

PI

۲۰

*

*

*

*

مير

۲۲ چون شیشه مصفا بود • دور آن معبدی را ندیدم زانرو که خداوند ۲۳ خدائی قادر مطلق وبره معبد آنست و آن شهر محتاج بافتاب وماه نیست که در او بتابد زیرا که جلال خدا او را روشن نموده ۲۲ است و چراغش بره است * وطوایف ناجیان در نورش مینمایند و پادشاهان زمین جلال و عزت خود را بان میرسانند و دروازهای آن در روز با بسته نخواهد شد و شب در آنجا نخواهد ۲۷ بود " و جلال و عزت قبائل را بآن خواهند رسانید و داخل آن نخواهد شد هیچ چیز که نجس یا خبیث یا کذب باشد مگر آنانی که در کتاب حیات بره نوشته شده اند

[ocr errors]
[ocr errors]

باب بيست و دويم

و نشان داد بمن رود صافی از آب حیات درخشان چون بلور که جاری بود از تخت خدا و بره * و در میان میدان و دو طرف رود خانه درخت حیات بود که دوازده میوه میکند و هر ماه میوه خود را میآورد و برگهای آن درخت بجهت شفای قبائل است . و در آنجا هیچ له ر آنجا هیچ لعنت نخواهم بود و در آن خواهد بود تخت خدا ویژه و بنده کاش بندگی او را خواهند نمود * وصورتش را خواهند دید و اسمش بر جبین آنها خواهد بود * وشب در آنجا نخواهد يور ومحتاج بحيراغ و نور آفتاب نیست زیرا که خداوند خدا آنها را روشن میسازد و تا ابد الآباد سلطنت خواهد نمود * و مرا گفت که این سخنان راست و محقق است و خداوند خدای پیغمبران مقدس فرشته خود را فرستاده است تا آنکه نشان و هد بنده کان خود را آنچه زوو بوقوع می آید * اینست من باروری می آیم خوشا

*

کتا۔

حال آنکس که سخنان الهامی این کتاب را ضبط نماید * ومن که بودنا هستم دیدم و شنیدم این چیزها را و چون شنیدم و دیدم افتادم که در پیش پایهای آن فرشته سجده نمایم که این چیزها را ۹ بر من ظاهر نمود . مرا كفت زینهار نکنی من هم خدمت تو و برادرانت پیغمبران و حافظان سخنان این کتاب میباشم خدا را پرستس نما * و مراکفت که بر سخنان الهامی اینه مهر نما زانرو که وقت نزدیک است . و آنکه ظلم مینماید باز ظلم نماید و آنکه خباثت مینماید باز خباثت نماید و آنکه راست است باز راستی کند و آنکه مقدس است باز تقدس پیدا نماید که اینک من بزودی می آیم و مرد با من است تا هر کس را بر حسب ۱۳ اعمالش اورا نمایم . ومن الفا واومكا وابتدا و انتها اول و آخر هستم * خوش حال آنانی که احکامش را بجا می آرند تا اقتدار بر درخت 10 حیات داشته باشند و از دروازه با بشهر در آیند که بیرونند سکها وساحرها وزانيها وقاتلها و بت پرستها و هر کس که محب وفاعل ۱۰ کذب باشد " من که عیسائی فرشته خود را فرستادم تا آنکه باین چیز با شهادت و همد در کلیسابها ومن ريشه ونسل داؤد وستاره درخشان صبح کاهم . وروح و عروس میگویند بیا و هر آنکس که می شنور بگوید بیا و هر آنکو تشنه است بیاید و هر کس که خواهید ۱ آب حیات را مفت بگیر و * و بهرکس که سخنان الهامی این صحیفه را می شنور براستی امر مینمایم که اگر کسی چیزی بر آن ملحق سازد خدا آن المهائی را که ورین کتاب نوشته شده است» با و ملحق سازد * واگر کسی از سخنان این صحیفه

۱۴

14

IV

19

*

*

التهامی چیزی کم کند خدا حصه اش را از کتاب حیات و شهر مقدس و نوشتهای این کتاب کم خواهد کرد و آنکس که این شهادت را میدهد میگوید که آری من زود می آیم آمین آری بیا ای عیسای خداوند " و توفیق خداوند ما عیسای مسیح با همکی شما باد آمین

*

۲۱

« PreviousContinue »