و پدر * که شاگردان تو از رسوم قدما تجاوز می نمایند چه هرگاه که نان میخورند وستهای خود را نمی شویند ایشان را جواب واوه فرمود که از بهرچه شما نیز بر قاعده خویش از حدود الهی تجاوز می نمائید" زانرو که خدا فرموده است که پدر و مادر خود را محترم بدار و هر کس که پدر یا که ه مادر را فحش و هم البته هلاک کردد و شما میتونید که هر کس که یا مادر خود را بگوید که آنچه از مال من بتو نفع رسید قربا نیست * یا مادر خود را احترام نماید معاقب نخواهد بود " پس بجبهت رسوم خود حکم خدا را باطل نموده اید * ای مزوران در بارۀ شما اشعیا خوب اخبار نموده است که گفت که این گروه بربان خود با من نزدیکی میکنند و بلبها مرا عزیز میدارند و دل آنها از من دور است * و بیهوده مرا عبادت مینمایند که احکام خلق را ۱۰ بمنزله فرایض تعلیم مینمایند * پس آنگروه را طلب نموده بایشان گفت که بشنوید و بفهمید که نه آنچه بدمان فرو میرورا انسانرا نجس میکرواند بلکه آنچه از وهن بیرون آید آنست که انسانرا نجس می سازد * پس شاگردان وی آمده گفتندش که آیا در یافته که فریسیان ایمقدمه را شنیده مکدر کردیدند. او جواب داده فرمود که ۱۴ هر نهایی را که پدر آسمانی من نگاشته است کنده خواهد شده ایشانرا واگذارید که کوران راهبران کورانند پس هر گاه کوری کوری را هدایت نماید هر دو در کودی خواهد افتاو پس پطرس جوابش ۱۶ داده گفت که این مثل را بجبهت ما شرح نما ، عیسی فرمود که آیا شما نیز تا حال بی ادراک هستید و هنوز نیافته اید که هرچه بدبان فرو میرود واذل شکم می کردد و در مبرز افکنده می شود 14 * * 19 ۲۲ حدود * لیکن آن چیزهائی که از دهن بیرون می آید از دل صدور می یابد و آنها انسانرا نجس میسازد " زیرا که مظنهای بد وقتل و فسق وزنا ووزوی و شهادت زور و کفر از درون دل بیرون می آید ۲۰ * و این چیز هاست که آدمی را نا پاک میگرداند و بدستهای ناشسته چیز خوردن انسانرا نجس نمیگرداند پس عیسی از آنجا بیرون رفته ا بنواحی صور وصیدا روان گردید که ناگاه ضعیفه کنعانی از آن بیرون آمده فریاد کنان و یرا گفت خدا وندا فرزند و او را بر من ۲۲ رحم فرما که دختر من سخت و یوانه شده است * وا و یک لفظ هم به جواب نداده پس شاگردان وی آمده از وی استدعا نمودند که ۲۲ او را برگردان زیرا که در عقب ما غوغا می نماید" لیکن او جواب واده فرمود که من فرستاده نشده ام مگر بجهت کوسفندان کم شده خانه اسرائیل * پس آن ضعیفه آمده ویرا سجود نموده گفت خداوندا مرا دستگیری فرما * جواب داده فرمود که نان اطفال را گرفتن و نر و سکان انداختن مناسب نیست گفت خداوندا چنین است لیکن سکان هم از پس مانده که از خوان مولاهای ۲۸ خور میا افتد اکل مینمایند پس عیسی او را جواب داده گفت ای زن بدرستیکه ایمان تو عظیم است آنچنان که خواهش داری با و ۲۹ ۲ توکروه شود که دختر وی در همان ساعت صحیح کردید * پس عیسی از آنجا رفته در نزدیکی دریای جلیل بر کوهی بر آمده در آنجا بنشست ۳۰ که جمع بسیاری که چندین لنگ و کور و کنگ و شل و غیر اینها بسیار با خود داشتند نرو عیسی آمده آنها را بر پای وی افکندند دا و ایشانرا شفا بخشید" چنانچہ آجماعت کنکها را متکلم و شلها را ۲۶ بهم * تن درست و لنکها را خرامان و كورانرا بينا ويده تعجب نمودند و خدای اسرائیل را تمجید نمودند آنگاه عیسی شاکردان خود را طلب فرموده گفت که مرا بر این جماعت دل سوخت زانرو که الحال. سه روز است که با من میباشند و چیزی بجهت خوردن ندارند و نمی خواهم که ایشانرا گرسنه برگردانم مبادا در عرض راه ۳۳ ضعف نمایند * شاگردان و برا گفتند که مارا در بیابان اینقدر نان ۳۷ از کجا بهم خواهد رسید که چنین جماعت بسیار را سیر نماید عیسی آنها را گفت که چند نان دارید گفتند هفت عدد و قدری از ماهیان ۳۶ خورد * پس آنگروه را فرمود که آنکروه را فرمود که بر زمین بنشینید * و آن هفت قرص را بان دو ماهی گرفته و شکر نموده و پاره نموده بشاکروان ۳۷ خوینش داد و ایشان بانكروه داوند * و تمامی آن مردم خورده سیر ۳۸ کردیدند و از پاره های باقی مانده هفت زنبیل پر برداشتند و سوای ۳۹ زنان و اطفال چهار هزار نفر بودند که غذا را تناول نمودند پس اجماعت را رخصت انصراف داده و در کشتی داخل کشته در حدود مجدله وارد کردید باب شانزدهم پس فریسیان وزاد و قیان پیش آمده بر سبیل امتحان از وی سوال نمودند که آیت آسمانی بر آنها ظاهر سازو * آنکه ایشانرا گفت چون شام شور کوشید که هوا خوش خواهد بود بجهت آنکه ۳ * آسمان سرخست . و در صبحگاه امروز هوا تا خوش خواهد بود زانرو که آسمان سرخ و گرفته است ای ریاکاران روی فلک را تمیز می توانید کرد و علامات این عصر را نمی توانید دانست طبقه سم مردم شریر فاسق آیت را خواهش مینمایند و سوای آیت یونس پیغمبر آیتی بوی داده نخواهد شد بس آنها را گذاشته روان گردید پچ ه • و شاگردانش با نطرف رسیده نان آورو را فراموش کرده بودند * عيسي آنها را فرموده که احتیاط نمائید و از خمیر مایه فریسیان وزاد و قیان با حذر باشید و آنها در دلهای خود تصور نموده گفتند زانست که نان نگرفته ایم . و عیسی از آن مطلع گشته گفت ای اعتقاد چرا در دلهای خود تخیل مینمائید که از آنست که نان نگرفته اید " آیا که هنوز آن پنج کرده و پنج هزار مرو را و چند طبق را که بر داشتید نمی فهمید و یاد نمی آرید و نه آن هفت نان و چهار هزار نفر را و آن چند زنبیل را که برداشته بودید * چرا تصور نمی نمانید که بجهت نان با شما ۱ از خمیر مایه فریسیان وزار وقیان احتراز نمائید آنگاه یافتند که احتیاط از خمیر مایه نان ۱۳ نفرموده بود بلکه از تعلیم فریسیان و زار وقتیان * پس عیسی بسر حد قیصریه فیلپوس رسیده از شاگردان خویش سئوال نموده فرمود که مرا که فرزند انسانم مردم چه شخص میگویند گفتند که بعضی و هنده و بعضی الباس و بعضی ارمیا یا یکی از پیغمبران ایشانرا فرمود که شما مرا چه شخص میکونید آنگاه شمعون پطرس ا جواب داده گفت که توئی مسیح پسر خدای حتی * وعیسی جواب واده فرمود که خوشا حال تو ای شمعون باریونا زانرو که جسم و خون این را بر تو ظاهر نسباخت بلکه پدر من که در آسمانست ظاهر ۱۸ نمود * و من نیز تو را میگویم که توئی پطرس و بر این سنگ کلیسیای ۱۹ خود را بنا خواهم نمود و درهای جهنم بروی استوار نخواهد بود و کلید های 14 ف * ۲۱ ۲۲ مملکت آسمانرا بنو خواهم بخشید و هر چیزی را که تو در زمین ببندی در آسمان نیز بسته خواهد کشت و هر چیزی را که تو در ۲ زمین بکشائی در آسمان نیز کشاره خواهد کشت . آنگاه شاگردان خود را تاکید نمود تا هیچ کس را نگویند که او خود عیسی مسیح است * و عیسی از همان وقت به مطلع کردانیدن شاگردان خویش آغاز نمود بانکه ضرور است او را باورشلیم رفتن و از دست روسا و کاهنان بزرگ و نویسندگان متحمل چیزهای بسیار کشتن و کشته شدن و در روز ستیم برخاستن آنگاه بطرس او را گرفته آغاز ملامت ۱۳ نموده گفت خداوندا از تو دور بار این بر تو واقع نخواهد کشت که او التفات نموده بطرس را گفت ای شیطان از عقب من برو که موجب صدمه من هستی زیرا که اندیشه تو از الهیات نیست ۱۳ بلکه از انسانیاتست آنگاه عیسی شاگردان خویش را فرمود که اگر کسی خواهد که بعقب من آید باید که خویش را انکار نماید و صلیب خود را برداشته مرا متابعت نماید از انجا که هر کس خواهد که نفس خویش را نجات و هد او را هلاک خواهد نمود و هر که زنده کانی خود را بہت خاطر من تلف نماید انرا خواهد یافت . زیرا که شخص را چه سود دارد هر گاه تمامی و نیا را ببرو و نفس خویش را ببازد و یا آنکه چه چیز را آدمی بعوض جان خود خواهد داد * زانرو که فرزند انسان در جلال پدر خود با ملایکه خویش خواهد آمد و آنگاه ۲۸ هر کس را بر وفق عمل او جزا خواهد داد " بدرستی که بشما میگویم که از ایستاه کان اینجا کسانی میباشند که تا فرزند انسانرا در حالتی که در ملکوت خود می آید مشاهده نمایند زابقه مرگ را نخواهند چشید ۲۴ ۲۵ ۲۷ |