Page images
PDF
EPUB
[ocr errors]

*

*

نگاه دارید آنچنان که بشما سپردم و میخواهم که بدانید شما که سر ۴ هر مرد مسیح است و سرزن مرد و سر مسیح خدا * و هر مرد که در ه وعا یا وعظ سر را پوشیده دارو سر خود را رسوا می نماید . و هر زن که سر برهنه و عا یا وعظ نماید سر خود را رسوا می نماید زانرو که چنانست که کویا تراشیده شده است زیرا که اگر زن نمی پوشد بچیند واکر چیدن یا تراشیدن بجهت زن بیحرمتی است بپوشاند و مرو نبایست که سر را بپوشاند که صورت او پرتو خداست ه وزن پرتو مرو است که مرو نیست از زن بلکه زن از مرد و است * و مرو بجبهت زن خلق نشد بلکه خلق شد زن بجهت مرو * از آنست که زن را بایست که نقاب برسر داشته باشد بجهت فرشتگان " لیکن در خداوند نه مرد جدا از زنست و نه زن جدا از مرو زیرا که چنانچه زن از مرواست مرورا نیز واسطه ۱۳ زنست و همه از خدایند و در پیش خور انصاف و همید که آیا شایسته است که زن نپوشیده خدا را عبادت نماید * یا آنکه طبیعت خود شما را نمی آموزد که اگر موی مرد دراز باشد باعث بی حرمتی اوست * واکر زن داشته باشد حرمت اوست از آنجا که مو در شمار لباس بوی داده شده است * واکر کسی لجاج ۱۷ نماید خود واند نه ما و نه کلیسیا ای خدا چنین عادتی را نداریم " و چون این اخبار را مینمایم تحسین نمی نمایم نمایم که نہ بجهت تکمیل بلکہ ۱۸ بجہت نقص با هم جمع میشوید * زیرا که زیرا که مسموع میشود که چون نخست در کلیسیا فراهم می آئید مخالفتها در میان شما میشور

IV

19

*

*

و قلیلی را اعتقاد می نمایم زیرا که ضروریست که مخالفتها در میان

*

[ocr errors]

شما

تسليم

سپروم

شکست

۲۰ شما باشد تا که مقبولان در میان شما آشکارا کردند * بس چون با هم فراهم می آشید بجهت خورون عشاء ربانی نیست " " بلکه هر یک عشای خود را مقدم میدارد ویکی گرسنه و دیگری ۲۲ هست میباشد * مکر بجهت خوردن و آشامیدن خانها ندارید با آنکه کلیسیای خدا را تحقیر مینمائید و مفلسان را شرمنده میسازید من چکویم شما را آیا در این مقدمه شما را تحسین نمایم من تحسين نمیمانیم ۲۳ * که من این را از خداوند یافتم و بشما ردم که عیسی خداوند در ۲۴ شبی که کردید نانی را برداشت * و شکر نموده و گفت که بگیرید و بخورید این بدن منست که در راه شما شکسته ۲۵ میشود و این عمل را در یاد داشت من بجا آرید * بهمان طور کاسه را نیز بعد از شام گرفته گفت که این کاسه پیمان تازه ایست که بخون من بسته شده است این عمل را هر وقت که سیاشامید یاد داشت من بجا آرید * زانرو که هر مرتبه که آن نان را میخورید و این کالس را می آشامید نشان میدهید از مرک خداوند تا ۲۷ وقتی که باز آید . پس هر کس که بطور نا شایسته آن نانرا خورد یا ۲۸ کلمه خداوند را آشامد مجرم بدن و خون خداوند خواهد بود * باید که شخص تحقیق نماید خود را و باین قسم از نان خورد و از کاسه آشامد ۲۹ - زیرا که آنکس که بطور ناشایسته میخورد و می آشامد مکافات خود را ۳۰ می خورد ومی آشامد که بدن خداوند را ملاحظه نمی نماید و از آنجاست که در میان شما بسیار می باشند بی قوت وضعیف

۲۶

۳۱

در

*

*

*

و چندی مرده اند * زانرو که اگر خود را می آزمودیم بر ما حکم نمی شد ۳۲ و چون که بر ما حکم می شود از خداوند متنتبه میشویم مبادا که با اهل

*

۳۳ و نیا سزا یا بیم* خلاصه ای برادران من چون بجهت خوردن ۳۴ جمع میشوید یکدیگر را انتظار کشید * واکر کسی گرسنه باشد در خانه بخورد مبادا که بجبہت سزا یافتن با هم جمع شوید وباقی مطالب را چون خود آیم درست خواهم نمود

باب دوازدهم

۱ ای برادران من نمیخواهم که شما از کرامات روحانی بیخبر باشید * و خود میدانید که از جمله قبائل میبودید و در عقب بتهای که کنگ شما را مخبر میسازم

*

بنوعی که می بروند شما را روان بودید پس

خدا تکلم مینماید عیسی را لعنت نمی نماید و هیچ القدس

* وكرامات

و مخدوم یک

که

که هر کس که بروح کس عیسی را خداوند نمی تواند خواند مگر بروح ا ه متعدد است ورود یک * وخدمات متعدوا وروح * وافعال متعدد است و یک خداست که فاعل همه در همه است * و هر کس را ظهور روح بجهت منفعت عطا میشور * یک کس را از روح کلام حکمت و دیگری را بهمان روح کلام و وانش داده میشور * و بهمان روح ديگر برا ایمان و ديكر ير ا كرامات و معالجات بهمان و یکی را فعلهای قومی و دیگر برا اخبار روح نمودن و یکی را تمییز ارواح در یکری را اقسام زبانها و دیگر برا ترجمه دیگری را

་.

[merged small][ocr errors]

*

رح

زبانها * وفاعل اینهمه همان یک

حسب

روح

است که هر کس را بر

، اراده خود تقسیم مینماید که چنانچه بدن یک است و اعضای متعدد وارد و همگی اجرای آن یک بدن بتنامی یک شخص میباشند مسیح نیز بهمین وضع میباشد * زیرا که ما تمامی روح بغسل داخل یک بدن شدیم خو خواه یهود و خواه

از یک

آیا

یونانی خواه بنده و خواه آزاد و همه از آشامیدان یک روح شدیم و تمام بدن را یک عضو نیست بلکه اعضای بسیار است + واکر با کوبید که چون من اوست نیستم از بدن نیستم یا بدین ۱۶ از بدن نیست * واکر کوش کوید که چون من چشم نیستم از تمام بدن چشم

14

بدن

نیستم آیا بدین سبب از بدن بدن نیستد

*

اگر تمام"

بوری کجا بودی سنیدن واکر همه شنیدن بودی کجا بوشیدن ۱۸ * و خدا الحال هر یک از اعضا را بر وفق اراده خود در بدن قرار ۲۰ داده است واکر تمامی یک عضو بودی بدن بودی اعضا بسیارند و بدن یکیست " و چشم دست را نمی تواند گفت

۲۲

که محتاج تو نیستم با سر بابا را که احتیاج بشما

که

* ۲۳

۲۵

مینمائیم

با

*

*

حالا

بابا را که احتیاج بشما ندارم ، بلکه اعضائی در بدن ضعیف تر معلوم میشور بطریق اولی ضرور تر است و آن اعضائی را که کمان میکنیم که در بدن عرتی ندارند بیشتر واعضای ناشایسته را بیشتر شایستگی میدهیم ۲۲ * واعضای شایسته مارا احتیاج نسیت لیکن خدا بد نرا چنان ترکیب نمود که اعضای نا شایسته را بیشتر حرمت واو * تا آنا در ۲۶ بدن جدائی نشور بلکه اعضا با یکدیگر یک حس دارند که اگر یک عضو از آن درد آید تمامی اعضا با او درد می یابد واکر یک ۲۷ عضو از آن عرت باید تمامی با او خورسند میکردند * غرض شما ۲۸ بدن مسیح می باشید و مفصلاً اعضا میباشید * و بعضی را خدا در کلیسیا قرار داده است اول حواریان دوتیم خبر و هنده کان معلمان بعد معجزات بعد کرامان شفا یا درستگیریها دریاستها ۲۹ واقسام زبانها ، آیا کہ ہمہ حواریانند یا همه مخبران یا همه معلمان

*

۳ یا ہمہ معجزات * آیا کہ ہمکی کرامات شفاها را دارند یا کہ ہم۔ ۳۱ از بانها حرف میزنند یا که همه ترجمه می کنند و شما شایق کرامات افضل باشید ومن طریق افضل را بشما نشان میدهم

چون

باب سیزدهم

اگر من بزبانهای خلق و فرشتگان حرف زنم و محبت نداشته باشد کره های نفیر کننده با صنبج فغان کننده شده ام * واکر نبوت داشته باشم داشته باشم و همکی اسرار را و جمیع علوم را یافته باشم و نیز ل ایمان را بحدی که کونا را نقل مکان نمایم و محبت نداشته * واکر همکی اموال خود را خیرات نمایم و بدن خود را

کمال :

*

پیچ نیستم والدارم که سوخته شور و محبت نداشته باشم هیچ سود نکرده ام ۴ * و محبت را حوصله میباشد و مهربانست محبت غیرت ندارد محبت کبر ندارو محبت مغرور نمی باشد * اطوار نا شایسته ندارد و مال خود را تقاضا نمی نماید و خشونت نمی نماید وبد مظنگی ندارد از ناراستی خوشوقت نمی کردد بلکه با راستی خوشنور میشود ۷ * بهمه چیز شکیبائی مینماید و همه چیز را باور مینماید و از هر چیز انتظار نیکو می کشد و بهر چیز صبر مینماید و محبت کاهی ساقط نمی شود لیکن اگر نبوتهاست باطل خواهد کشت اگر زبانهاست باز ۹ خواهد ماند اگر فهم است ضایع خواهد کردید که جزئی را می فهمیم و جزئی را خبر و جزئی را خبر میدهیم * وچون آنچه کامل است آید پس ا جزوی باطل میکردو * ما وامی که طفل بودم چون طفل مسحن یگفتم و چون طفل می یافتم و طفل می یافتم و چون طفل مناظره میکردم و چون ۱۲ مرد کشتم طفلیات را باطل نمودم . که الحال بوساطت آئینه

« PreviousContinue »