Page images
PDF
EPUB
[ocr errors]

*

آنکه کلامی که می شنوید از آن من نیست بلکه از آن پدریست ۲ که مرا فرستاده است " من این سخنها را چونکه فرویک شما ۳۶ بودم بهشما گفته ام " لیکن آن نسلی و هنده یعنی روح القدس که پدر او را باسم من خواهد فرستاد همان شما را هر چیز خواهد

* ۲۸

*

شنیدید که من

دوست

۲۷ آموخت و هر چه من کا را گفتم بیاد شما خواهد آورد * آرام برای شما میگذارم بل ارام خود را بشما . نه چنانکه جهان میدهد بشما میدهم دل شما مضطرب نشود و ترسان نباشد بشما گفتم که میروم و بنز و شما می آیم اگر شما مرا - میداشتید خوش میشدید از آنجا که گفتم من بنر و پدر ۲۹ میروم زیرا که پدر من از من بزرگ تراست * و حالا قبل از ۳۰ وقوع بشما خبر دارم تا که چون وقوع یابد باور کنید " دیگر بسیار با شما گفتگو نخواهم نمود زیرا که رئیس این جهان می آید و در من ۳۱ حضه ندارد " لیکن تا آنکه جهان بداند که من پدر را دوست میدارم من آنچنانکه پدر فرموده است بهمان طور میکنم برخیزید تا

*

از این جا برویم

باب پانزدهم

*

ا من تاک حقیقی هستم و پدر من باغبانست . هر شاخی که در من میوه نیارو آنرا بر میدارد و هر شاخی که میوه آرو آنرا صاف میکند تا آنکه میوه بیشتر بیارود * الحال شما بعلت آن سخن که من بشما گفته ام صاف هستید شما در من بمانید و من در شما ۴ زیرا که آنچنان که شاخ میوه از خود نمی تواند آورد مگر آنکه در تاک بماند بهمان طور شما نیز اگر در من نمی مانید بی ثمر خواهید

*

،

ه بود " ومن آن تاک هستم و شما شاخها و آنکس که در من می ماند و من در وی او میوه بسیار می آرد زیرا که شما جدا از من هیچ نمی توانید کرد * اگر کسی در من نمی ماند او مثل شاخ بیرون انداخته می شود که خشک میشود و آنها را جمع می کنند ودر آتش می اندازند و سوخته می شود * اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند هر چه خواهید در خواهید خواست و برای شما خواهد ه شد " و پدر بهمین جلال می یابد که شما میوه بسیار بیاورید و مرا ۹ شاکردان خواهید بود . آنچنانکه پدر مرا دوست دارد من شما را دوست دارم و در دوستی من ثابت باشید * اگر شما احکام مرا نگاه دارید در دوستی من خواهید ماند چنانچه من فرمانهای پدرم را نگاه داشتم و در دوستی او ثابت هستم این سخنها را بشما گفته ام تا که خوشوقتی من در در شما ماند و خوشوقتی شما ۱۳ کامل شود. فرمان من اینست که شما یکدیگر را دوست دارید ۱۳ چنانچه من شما را دوست داشته ام * دوستی را بیشتر ازین هیچ کس ندارد که کسی جان خود را براه محبوبان خود بنهد . شما دوستان من هستید اگر هر چه بشما میفرمایم بجا آرید * دیگر شما را بنده کان نمیگویم زیرا که بنده نمیداند که آقای او چه میکند و شما را دوستان گفته ام زیرا که هرچه از پدر خود شنیده ام شما را اطلاع آن داده ام شما مرا بر نگزیدید بلکه من شمارا بر گزیدم و شما را مقرر کردم تا بروید و میوه بیاورید و میوه شما بماند تا آنکه هر چه از پدر باسی ۱۷ من در خواهید خواست بشما به بخشد این سفارش ۱۸ میفرمایم که شما یکدیگر را دوست دارید * اگر جهان با شما عداوت

۱۴

10

[ocr errors]

IV

من

*

بشما

19

ا کند شما میدانید که بیش از شما با من عداوت کرده است * اگر شما از جهان می بودید جهان خویش خود را دوست میداشت اما از انجا که شما از جهان نیستید بلکه من شما را از جهان بر ۲ گزیدم بهمین ملت جهان شما را دشمن میدارد آن سخن را که من بشما گفتم بیاد آورید که بنده از آقای خود بزرکتر نیست اگر مرا زحمت دارند شما را نیز زحمت خواهند داد اگر کلام مرا نگاه داشتند کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت * لیکن ایشان همکی این چیزها را بعلت اسم من بشما خواهند کرد زیرا که ۲۲ آنکس را که مرا فرستاده است نمیشناسند . اگر من نیامده بودم و بایشان حرف نزده بودم ایشان آناهی نمیداشتند اما حال ۲۳ عذری برای کناه خود ندارند * اینکس که مرا دشمن دارد پدر مرا ۲۴ نیز دشمن دارد * اگر من در میان ایشان آن کارهائی که هیچ گناهی نمی داشتند و حال که مرا و هم پدر مرا دشمن داشتند و اینچنین میشود تا که آن سخن که در آئین آنها نوشته شده است کامل گردد که مرا ۱۳۶ بی سبب د شمن کرده اند و چون آن تسلی دهنده که من از جانب پدر بشما خواهم فرستاد یعنی روح راستی که از طرف پدر ۲۷ می آید او درباره من شهادت خواهد داد * و شما نیز شهادت خواهید و او زیرا که از آغاز شما با من بوده اید

کس

دیگر نکرده است نکرده

۲۵ و یدند هم مرا

باب شانزدهم

*

من این سخنها را بشما گفتم که مبادا شما بلغزید شما را از مجامع خارج خواهند کرد بلکه وقت می آید که هر کس که شمارا نمی کشد

ا

*

*

*

*

کمان دارد که خدا را بنده کی میکند و این چیزها را بشما خواهند کرد ۴ بعلت آنکه نه پدر را شناخته اند و نه مرا * اما این چیزها را بشما گفتم تا که چون وقت بیاید بیاد آرید که من بشما گفتم و این چیزا را از از ه آغاز بشما نگفتم زیرا که من خود با شما بودم " لیکن حالا بهتر و آنکسی از شما مرا نمی پرسد که که مرا میفرستاده است میروم و هیچ " تو بکجا میروی ، بلکه از آنجا که این چیزها را بشما گفتم اندوه دل شما را پر کرده است " لیکن بشما راست میگویم که شما را مفید است که من بروم که اگر من نروم آن تسلی دهنده بنرو شما ه نخواهد آمد اما اگر بروم او را بنرو شما خواهم فرستاد و او چون بیاید و جهانیانرا بکناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت . بکناه زیرا که بر من ایمان نمی آرند * بصدق زیرا که بنر و پدر خود میروم و شما مرا دیگر نمی بینید * بانصاف زیرا که بر رئیس این جهان حکم جاری شده است و دیگر چیزهای بسیار دارم که بشما بگویم لیکن ۱۳ حالا نمی توانید متحمل شد اما چون او یعنی روح راستی بیاید او شما را تمامی راستی ارشاد خواهد نمود زیرا که او از پیش خود سخن نخواهد گفت بلکه هر آنچه می شنود خواهد گفت و شما را باینده ۱۴ خبر خواهد داد * واو مرا جلال خواهد داد زیرا که او آنچه را ز آن منست خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد و هر آنچه پدر وارو از آن منست از همین همین سبب گفتم که آنچه از آن منست خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد و اندک مدتی شما مرا نمی بینید و باز * ا اندکی دیگر مرا خواهید دید زیرا که بنرو پدر میروم " بعضی از شاکر دانش به یکدیگر گفتند که آیا این چه خبر است که با میدهد

[ocr errors]

14

IV

*

۲۱

۲۲

۱۸

*

که اندک مدتی شما مرا نخواهید دید و باز اندکی دیگر مرا خواهید و نیز اینکه از آنجا که بتر و پدر میروم " پس گفتند این چه چیز است ۱۹ که ما میگوید که اندکی نمیدانیم چه میگوید " و عیسی دریافت که * خواستند که او را به پرسند بآنها گفت آیا که درباره این سخن بیکدیگر تفحص میکنید که من اندکی دیگر شما مرا نمی ۲۰ بینید و باز اندک مرا خواهید دید * بدرستی که من رستی که من بشما راست میگویم که شما خواهید کریست و ناله خواهید کرد اما جهانیان خوشحال خواهند بود و شما اندوهناک خواهید بود لیکن اندوه شما بخوشی مبدل خواهد شد وزنی چون درد زه دارد اندوه دارد از آنجا که وقت او رسیده است و چون طفل را زائید دیگر الم را یاد نیارو بعلت فرحی که انسانی جهان آمده است * شما نیز حالا اندوه دارید لیکن من شما را باز خواهم دید و دل شما خوش ۲۳ خواهد شد و خوشنودی شما را از شما هیچ کس بر نمیدارد " و در آنروز از من هیچ سوال نخواهید کرد هر آینه من بشما راست میگویم که هر آنچه پدر را باسم من در خواهید خواست او بشما ۱۲ خواهد بخشید . تا حال شما پنچ چیز باسم من نخواستید بخواهید ۲۰ که خواهید یافت تا که خوشی شما کامل باشد باشد * من این چیز ها را بشما در مثلها گفتم اما آنوقت می آید که دیگر در مثلها بشما حرف ۲۶ نخواهم زد بلکه در بارۀ پدر در ظاهر خبر بشما خواهم داد " دور آنروز شما باشم م من در خواهید خواست و شما را نمیگویم که من در با ۳۷ شما از پدر سوال خواهم کرد زیرا که پدر خود شما را دوست دارد بعلت آنکه شما مرا دوست داشته اید و باور کرده اید که من

*

*

*

« PreviousContinue »