Page images
PDF
EPUB

۲۲

وانیم

۲۳ قیصر را جزیه

[ocr errors]

۲۵

۲۷

۲۸

*

تو آنچه کونی و تعلیم وهى محض صوابست و نظر در ظاهر نمیکنی بلکه راه خدا را براستی مینمائی * آیا جابر است که ما جزیه و هیم یا نه * و چون مگر ایشانرا وانست گفت ایشانرا چرا تجربه ام میکنید " نشان دهید بهمن دینار برا که نقش و سکه که را دارد پس جواب داده گفتندش که قیصر را " آنها را گفت که پس آنچه زان قیصر است بقیصر را گذارید و آنچه از ۲۶ خداست بخدا . و نتوانستند بسخنش در نرو مروم چنگ زنید پس از جوابش حیران مانده ساکت شدند تنی چند از زار وقیان که منکر قیامتند پیش آمده پرسیدندش * و گفتند ای استاد موسی برای ما نوشته است که اگر برادر کسی بمیرد که زنی داشته ودر هنگام مردن بی فرزند باشد باید برادرش زن او را گرفته نسلی ۲۹ بہت برادر خود جاری سازو * وبووند هفت برادر و نخستین ۳۰ زنی را گرفته بی فرزند وفات یافت * و رویمی آنزن را گرفته او ۳۱ نیز لاولد فوت شد سیمین او را گرفته و همچنین آن هفت ۳۲ نفر نماند آنها را فرزندی و مروند * و در آخر همه آنزن نیز وفات ۳۳ یافت . پس او در قیامت زن کدام یک از ایشان خواهد ۳۴ بود زیرا که هر هفت او را گرفتند * و عیسی ایشانرا در جواب فرمور ٣٥ که ابنای روزکار راست نکاح نمودن و نکاح کرده شدن * واما کسانیرا که سزاوار است که بدست آرند آنها نرا و قیامت را از ۳ مروه کان نه تزویج میکنند و نه ترویج گروه میشوند * و نیز نمیتوانند که باز بمیرند زیرا که ایشان ملک را مانند و ایشانند فرزندان خدا را ۳۷ زیرا که فرزندان قیامت هستند * و باینکه مروه کان بر میخیزند موسی

۳۵

۳۶

*

*

نیز اشارت فرمود در حدیث بوته چون بوته چون کوید خداوند را خدای ۳۸ ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب " خدا نیست زان مروه کان بل زان زنده کانست زیرا که نسبت با و هم زنده اند ۳۹ پس بعضی از نویسنده کان جواب دادند که ای استاد نیکو ۴۰ گفتی" و بعد از آن جرات نمودند که هیچ چیز را از و سوآل نمایند ۲۲ • و آنها را فرمود که چه کونه کوشید که مسیح بسر و او ر است ، و حال آنکه را در خود میگوید در کتاب خرامیر که خداوند بخداوند من گفت ۲۳ بنشین بر وست راست من " تا آنکه بنهم اعدامی تو را در محل اقدام تو * واور او را خداوند گفت پس چگونه پسر اوست ۴۰ هنگامی که مردم تمامی می شنیدند شاگردانش را گفت که پرهیزید ر از نویسنده کا نیکه خواهند خرامیدن در رخت بلند و دوست دوارند سلام کردن را در بازارها و صدر مجالس را در مجامع وصدر ۲۰ سرایر را در ضیافات * و خورند خانهای بیوه زنان را وطول میدهند نماز ها را بریا پس اینا نند که می یابند عذاب عظیم را

*

*

باب بیست ویکم

و نظر گروه دید اغنیا را که می انداختند نذورات خود را در مخزن ۳ * و وید نیز بیوه مفلسی را که رو فلش در آن می انداخت * و گفت بدرستی که راست کویم شما را که این بیوه مفلس بیش از همکی انداخت * زیرا که انداختند تمامی آنها در نذورات خدا چیزیرا که زاید میداشتند و انداخت این بیوه چیزیرا که ناقص بود ه یعنی تمامی معاش خود را * و جمعی را که می گفتند از ترئین هیکل بسنگهای نیکو و عطایا * گفت میبینید این چیزها را وآید

*

وچه

وور

قومی

*

زمانیکه گذاشته نشود در آن سنکی بر سنگی مگر آنکه خراب شود پس ایشان او را پرسیده گفتند که استاد این کی خواهد بود نشانست در پیوستن اینها گفت آگاه باشید که فریفته نشوید زیرا که بسیاری باسم من خواهند آمد که کوبند من هستم ووقت قریب است پس نیفتید بعقب ایشان * وچون شنوید اخبار جنکها و هنگامها را مضطرب مشوید زیرا که بایست که اینها همه اولا بجا آید لیکن هنوز وقت با تمام نرسیده است ر آن هنگام ایشانرا گفت که بر خواهند فاست قومی بر و مملکتی بر مملکتی " دور اماکن خواهد بود زلزلهای عظیم وكرانيها وبابا وخواهد بود توهمات و نشانهای عظیم از آسمان * وقبل ازین همه می اندازند وستهای خود را در شما و معاقب نموده بسیر من در مجامع و زندانها خواهند برو ونزو سلاطین و حکام خواهند کشید * این همه شهادتی خواهد بود از برای پس در دلهای خود عزم کنید که پیشتر اندیشه از برای معذرت جواب آنها مکنید . زیرا که میدهم شما را زبانی وعقلی که قادر نباشند تمامی مخاصمین شما که با مخالفت یا مقاومت نمایید و بدرستی که تسلیم کنند شما را والدین و برادران و خویشان دروستان و بکشند بعضی از شما را * وبجبهت اسم من همکی با شما کینه خواهند ورزید * وموی از

[ocr errors]

*

۱۴

اسم

ا *

10

14 *

IV

۱۸ مروم *

*

ނ

شما

شما که نخواهد شد

۲۰ و شما خود نفوس خود را بصبر نگاه دارید و چون یابید اورشلیم را که محصور شده است بخیام سپاه آنگاه در یابید که نزدیک است ویرانی "آن" در آن هنگام کسانیکه در یهودیه هستند

۲۱

*

بگریزند بسوی کوهستان و کسانی که داخل آن هستند به بلوکات ۲ روند و کسانیکه هستند در بلوکات باندرون آن در نمایند زیرا که آنروز با است روزهای انتقام و تکمیل هر آنچه نوشته شده است دوای بر آبستنها و شیر و هنده کان در آن ایام زیرا که گرفتاری عظیم بر زمین خواهد بود و این طایفه را سخط

*۲۳

۲۴

۲۶

بوو

*

* و بدم

*

*

شمشیر

خواهند افتاد و در همکی قبایل اسیر خواهند شد و پایمال طوایف ١٥ خواهد بود اورشلیم تا زمانیکه زمان طوایف تمام شود " و خواهد علامات در آفتاب و ماه و ستاره ها و بر زمین گرفتاری طوایف بتحير و صدای در یا وامواج " و خلق از وهم و انتظار آن قضا یا که بر ربع مسکون می آید بیجان خواهند شد زیرا که خواهد شد ۲۷ توانائی های آسمان متزلزل * و آنوقت خواهند دید فرزند انسانرا ۲۸ که بر ابر نشسته با قوت و جلال عظیم می آید . و چون شروع باین چیرهای میشود راست نشسته سریانی خود را بالا نمائید زیرا ۲۹ که خلاصی شما نزدیک شده است . و بآنها مثلی را آورد که و رخت اخیر و سایر درختها را ملاحظه نمائید که چون بمجر و بینید که شکوفه را میریزند خود دریابید که الحال تابستان نزدیک شده ۳۱ است همچنین شما نیز چون بینید که آنها واقع میشوند دریابید ۳۲ که ملکوت خدا نزدیک شده است * ومن بشما راست میگویم ۳۲ که نخواهد گذشت این طبقه تا همکی اینها بوقوع انجامه * و آسمان سخنان من

*

و زمین خواهد گذشت ولیکن نخواهد کنه

و افکار

۳۷ * و با حذر باشید که مبادا دلهای شما بپرخوری و می پرستی ۳۵ معیشت کران کرد و و ناگاه و رباید آنروز شما را ، زیرا که چون دام

[ocr errors]

*

بر تمامی نشیننده کان بر روی زمین خواهد آمد * پس بیدار بوده دعا کنید در تمامی اوقات تا آنکه شایسته باشید که توانید رستکار شد از تمامی اینها که بوقوع می انجامد و بایستید پیش روی فرزند ۳۷ انسان * و روز ها در هیکل تعلیم میفرمود و شب با بیرون رفته ۳۸ در کوه مستمی بریتون توقف مینمود * و تمامی خلق برای شنیدن کلامش در هیکل پیشش جمع میشدند

[ocr errors]

باب بیست ودوّيم

و چون نزدیک بود عید فطیر که مستمی است بفصح * کاهنان بزرگ و نویسنده کان در جستجو میبوزند که او را بچه طریق مقتول نمایید زیرا که از خلق واهمه مینمودند * و شیطان در یهودا که ملقب با سخریوطی و یکی از دوازده نفر بود در آمده " پس آمده بروسای * کهنه و سپاه گفتگو مینمود که او را چگونه بایشان سپارو * وخوشنور بودند و باوی عهد بستند که او را زر خواهند داد * و او راضی شده ور انتظار فرصت می بود که او را بینهانی از خلق بایشان سپارد * چون روز فطیر که در آن فربح فصح بایست نمودن آمد * او بطرس و یوحنا را فرستاده گفت بروید و فصحرا از برای ما آماده ۹ سازید که تناول نمائیم آنها و یرا گفتند کجا میخواهی که آماده کنیم ایشانرا گفت چون بهشهر در آئید کسی را بر خورید که سبوی از آب میبرو او را پیروی نمائید بخانه که در آید و بکوشید صاحبخانه را که استاد میفرماید که کجاست مکانی که در آن با شاگردان ر ۱۳ خود فصیح را خورده باشم وا و حجره وسیع مفروشی را بشما خواهد ۱۳ نمود در آنجا آماده سازید . و ایشان رفته چنانکه بایشان فرموده

[ocr errors]
[ocr errors]

*

« PreviousContinue »