Page images
PDF
EPUB

19

*

۱۸ تازه تکلم خواهند نمود. و ما ربا را خواهند گرفت و اگر چیز کشنده را بیاشامند هرگز متازی نخواهد کشت و بر بیماران وست خواهند ۱۹ نهاد و ایشان تندرست خواهند گردید و بعد از تکلم خداوند باسمان صعود نموده بر دست راست خدا بنشست و ایشان بیرون رفته در هر مکان اعلام نموده و خداوند با ایشان عمل مینمود و با آیات پیوسته آنکلام را ثابت میکروانید آمین

أحيل لوقا

باب اوّل

از آنجا که جمعی شروع نموده که آن وقایعی را که در میانه ما بیقین پیوسته است تبیین نمایید " به نهی که آنان که ز آغاز بچشم خود میدیدند و خادمان کلام بوده بما رسانیده اند * من نیز

وزنی

نیز مصلح

*

*

تا

چنان دیدم که آن وقایع را تماما من البدایت کمال تبعیت نموده ۴ بر حسب اتصالشان تحریر نمایم برای تو ای نیوفلس کرامی ه حقیقت سخنانی که تو آنها را تعلیم یافته دریایی " در اوان هیروویس سلطان یهودیه ذکریا نام کاهنی بود که از دسته آسیا بود داشت از دختران مارون که او را نام اليصابات بود * وایشان هر دو در نزد خدا ثواب کار می بودند و در تمامی فرایض و سنن خداوند بی دغدغه رفتار می نمودند * وایشان از فرزندی نبود زیرا که اليصابات بائیسه بود و هر دو بر عمر سبقت جسته بودند چنین بوقوع پیوست که در اوانی که نوبت دسته خود در نزو و خداوند کار با وای لوازم کهانت می پرداخت * بر حسب آئین کهانت نوبت آن شد که در هیکل خداوند در آمده بخور نماید و تامی خلق در هنگام سوزانیدن بخور بیرون نماز میکردند که یکی از فرشتگان خداوند کار بر او هویدا کشته چنانکه بر طرف راست مجمر ایستاده بود. ذکریا از ملاحظه او مضطرب کردیده خوف از

*

*

۱۴

* 10

14

ا بروی استیلا یافت آن ملک و برا گفت مترس ای ذکریا زیرا که دعای تو مستجاب شده زوجهات اليصابات پسری برای تو خواهد آورد و تو او را یحیی خواهی نامید * وترا خواهد بود خوشوقتی و خرمی و از تولد آن بسیاری شادمان خواهند کردید زیرا که او در نزد خداوند کار بزرگ میشور و شراب و خمر نخواهد آشامید و هم از شکم مادر خود بروح القدس مملو خواهید کردید * واو بسیاری از بنی اسرائیل را بسوی خدارند خدای آنها بر خواهد ۱۷ کروانید داد در پیش روی وی بروح وقوت الباس خواهد رفت تا که مایل کرداند قلوب پدران را بجانب فرزندان و نا فرمانان را بفهم عاقلان تا که قومی کامل را برای خداوند مهیا نماید ذکر با ملک را را گفت چهسان من این را بدانم و حال آنکه پیر هستم وزن من کهن سالست * ملک من

۱۸

19

۲۱

*

* ملک ویرا جواب

داده گفت که منم جبرائیل که نزد خدا حاضر میباشم و برای همین فرستاده شده ام که با تو سخن گفته این مژده را بنو سپارم ۲۰ * و اینکه تو خاموش خواهی بود بلکه با رای ظلم نخواهی داشت تا روزی که اینها واقع شود زیرا که تو سخن های مرا باور نکردی و حال آنکه آنها در وقت خود بوقوع خواهد پیوست * و مردم منتظر ذکریا بودند و از بسیاری توقفش در هیکل متحیر میبووند داد بیرون آمده با رای تکلم با آنها نداشت پس دریافتند که در درون هیکل او امر غریبی را مشاهده نموده است که بآنها ۲۳ اشارت میکند و کنگ مانده است * و چون اتمام خدمتش ۲۷ منقضی کشته بخانه خویش رفت * و بعد از آن زوجه اش

* ۲۲

*

۲۶

۲۸

۲۹

ماه

* ۳۱

ششم

*

*

اليصابات آبستن شده خود را پنجاه پنهان داشته و گفت ۲۰ که در این اوان که خداوند کار خود منظور میداشت باین نهج با می نموده تا ننگی که مرا در میان انسان میباشد بر دارد * و در فرشته جبرائیل از خدا بسوی شهری از جلیل که ناصره ۲۷ نام داشت " بترو وختر دوشیزه مریم نام که منسوب بوو بیوسف ا نام مردی از دودمان را در فرستاده شد * وملک بنزد وی آمده گفت که السلام ای شرف یافته خداوند با تو است و تو در میان زمان مبارکی داد چون این را دید از سخن او مضطرب ۳۰ شده و در شبهه افتاد که این چه نوع سلام است * و ملک ویرا گفت که مترس ای مریم زیرا له تو یافته نعمت خدا داد را * و اینک تو آبستن خواهی شد و خواهی زائید پسری وادار عیسی خواهید نامید و او شخص بزرگی خواهد بود و فرزند خدایتعالی خوانده خواهد شد و خداوند خدا تخت پدرش را ود را بوی خواهد ۳۳ واو * و بر روومان یعقوبی تا ابد سلطنت رانده سلطنتش را ۳۴ نهایت نخواهد بود * مریم ملک را گفت که چگونه این تواند شد ۳۰ و حال آنکه من مردی را نیافته ام ، و ملک و برا جواب داده گفت که روح القدس بر تو نزول خواهد نمود وقوت خدایتعالی بر تو سایه افکند از آنجاست که آن مولود مقدس فرزند خدا ۳۶ خوانده خواهد شد * و اینست اليصابات خویش تو نیز در پیری پسری با رور است و این ماه آنکس را که بایسه میدانند ماه شش ۳۷ است زیرا که نزد خدا هیچ امری محال نیست * مریم . * مریم گفت اینک کنیرک خداوند بشود بر من بر وفق کلام تو پس فرشته از

۳۲

*

*

۴۰

۴۱

*

۳۹ نزرو وی جدا کشت * و مریم بر خاسته در آن اوان بسوی کوهستان بجانب شهر یهودا شتافت و در خانه فکر باور آمده اليصابات را سلام نمود و چون اليصابات سلام کردن مریم را استماع نموده طفل در رحم اوجسته واليصابات بروح القدس مملوک ۰۴۳ و بآواز بلند تکلم نموده گفت که در میان زنان مبارکی ۴۳ و مبارکست ثمره رحم تو . وکجا سزاست مرا که ماور خداوندم من آید . اینک چون آواز سلام تو بگوشهایم رسید طفل شکم من از خرمی بحرکت آمد " و خوشا حال زنی که ایمان آورده است زیرا سخنانی را که از جانب خدا وند کار است بوی جان من خداوند کار را ثنا میگوید

۴۴ بترو

۴۵ در

۴۶

کمالی میباشد * و مریم

گفت که

*

*

۷۸* وخوشنور ميشور روح * من خدا نجات دهنده من " زيرا كه

*

نظر مرحمت بر حقارت کنیزک خود انداخته و اینست ازین ۴۹ وقت تمامی طبقات انام مرا مبارک خواهند دانست * زیرا که نموده است آن قادر کارهای بزرگ برای من پس منزه باد ٥٠ اسم او " ورحمت او بر کسانیکه از او می ترسند پشت در اه پشت * و سیاروی خود قوت را پدیدار نموده آنانی را که بخیالات را ۵۲ خود برتری داشتند پریشان نمود * و بریر آورو مقتدرانرا از تختها و خاک نشینانرا برداشت نمور * وسیر کروانید کرسنگانرا از ۵۴ خوبیها و روانه نمورد متمولین را تهی دست * وبنده خود اسرائیل را ٥٥ مساعدت نموده تا رحمت خود را با و آرد که بر ابراهیم و زرینش ه تا باید خواهد بود چنانچه به پدران ما فرموده است " و مریم ۵۷ قریب بسه ماه بوی بوده پس برگشت بخانه خود " والبصابات را

[ocr errors]

ہ

*

« PreviousContinue »